آیه 34 سوره روم
<<33 | آیه 34 سوره روم | 35>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
تا نعمتی را که به آنها عطا کردیم کفران کنند. (باری، ای کافران ناسپاس) اینک (به هوا و هوس) تمتّع برید که به زودی به (کیفر اعمال خود) آگاه میشوید.
بگذار تا به آنچه به آنان داده ایم، ناسپاسی کنند، بنابراین [از نعمت های اندک و زودگذر] برخوردار شوید که سپس خواهید دانست [سرنوشت و کیفر ناسپاسان چیست؟]
بگذار تا به آنچه بدانها عطا كردهايم كفران ورزند. [بگو:] برخوردار شويد، زودا كه خواهيد دانست.
پس نعمتى را كه به آنها دادهايم كفران كنند. اكنون متمتع شويد، زودا كه خواهيد دانست.
(بگذار) نعمتهایی را که ما به آنها دادهایم کفران کنند! و (از نعمتهای زودگذر دنیا هر چه میتوانید) بهره گیرید؛ امّا بزودی خواهید دانست (که نتیجه کفران و کامجوییهای بی حساب شما چه بوده است)!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«لِیَکْفُرُوا»: کفران نعمت کنند. بیباور شوند. «بِمَا»: به چیزی که. به سبب آنچه. «لِیَکْفُرُوا بِمَا آتَیْناهُمْ»: بگذار نعمتهائی را که بدیشان دادهایم بیسپاس گذارند و آنها را کفران کنند. بگذار نعمتهای ما ایشان را به کفر سوق دهد و موجب بیدینی و بیبندوباری و سرمستی ایشان شود. «فَتَمَتَّعُوا»: خوش بگذرانید و از لذّات و نعمات بهره ببرید. واژههای (لِیَکْفُرُوا) و (تَمَتَّعُوا) هر دو امرند و برای تهدید به کار رفتهاند. اوّلی به صورت امر غائب و دومی به صورت امر حاضر است. گوئی خداوند در آغاز آنان را غائب فرض فرموده است، و سپس برای شدّت بخشیدن به تهدید، ایشان را رویاروی و مخاطب قرار داده است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لِيَكْفُرُوا بِما آتَيْناهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ «34»
تا سرانجام دربارهى آنچه به ايشان بخشيدهايم كفران پيشه كنند، پس كام بگيريد كه به زودى خواهيد دانست (نتيجهى كفر و كفران چيست).
أَمْ أَنْزَلْنا عَلَيْهِمْ سُلْطاناً فَهُوَ يَتَكَلَّمُ بِما كانُوا بِهِ يُشْرِكُونَ «35»
آيا ما بر ايشان حجّت و دليل محكمى نازل كردهايم؟ دليلى كه دربارهى شرك آنان سخنى بگويد (آن را موجّه بداند)؟!
پیام ها
1- شرك، گامى به سوى كفر و ناسپاسى است. «يُشْرِكُونَ لِيَكْفُرُوا» بازگشت به سوى شرك، نوعى كفران نعمت است.
2- يكى از برنامهها و سنّتهاى الهى، مهلت دادن به منحرفان است. «فَتَمَتَّعُوا»
3- در ارشاد و تربيت، گاهى تهديد و توبيخ لازم است. «فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ»
چندين چراغ دارد و بيراهه مىرود
بگذار تا بيفتد و بيند سزاى خويش
جلد 7 - صفحه 201
4- در كنار تندترين تهديدها، از منطق غافل نشويم. «فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ أَمْ أَنْزَلْنا عَلَيْهِمْ سُلْطاناً»
5- عقيدهاى دربارهى خداوند، حقّ و پذيرفتنى است كه مورد تأييد خداوند باشد. «أَمْ أَنْزَلْنا عَلَيْهِمْ سُلْطاناً»
6- نه شرك دليلى دارد و نه مشرك منطقى. «أَمْ أَنْزَلْنا عَلَيْهِمْ سُلْطاناً»
7- دليل و استدلال بايد گويا و روشن باشد. «سُلْطاناً فَهُوَ يَتَكَلَّمُ»
8- توجّه به غير خدا ممكن است براى هر كسى پيش بيايد، ولى استمرار آن خطرناك است. «كانُوا بِهِ يُشْرِكُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لِيَكْفُرُوا بِما آتَيْناهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (34)
لِيَكْفُرُوا بِما آتَيْناهُمْ: عاقبت و سر انجام نجات ايشان اين باشد كه كافر شوند به آنچه عطا فرموديم ايشان را از عافيت. نزد بعضى «ل» امر است براى تهديد، لقوله: فَتَمَتَّعُوا: پس برخوريد و بهرهور شويد و تمتع يابيد اى اهل كفر و كفران و از چند روزه نعم دنيويه محظوظ و متمتع شويد. التفات از غيبت به
جلد 10 - صفحه 299
خطاب به جهت مبالغه است. فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ: پس زود باشد كه بدانيد سر انجام تمتع خود را كه عقوبت اخروى باشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُمْ مُنِيبِينَ إِلَيْهِ ثُمَّ إِذا أَذاقَهُمْ مِنْهُ رَحْمَةً إِذا فَرِيقٌ مِنْهُمْ بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ (33) لِيَكْفُرُوا بِما آتَيْناهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (34) أَمْ أَنْزَلْنا عَلَيْهِمْ سُلْطاناً فَهُوَ يَتَكَلَّمُ بِما كانُوا بِهِ يُشْرِكُونَ (35) وَ إِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِها وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ إِذا هُمْ يَقْنَطُونَ (36) أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (37)
ترجمه
و چون برسد مردم را سختيى ميخوانند پروردگارشان را در حاليكه بازگشت كنندگانند بسوى او پس چون چشانيد بآنان از خود رحمتى آنگاه گروهى از آنها بپروردگارشان مشرك ميشوند
تا كفران ورزند بآنچه داديمشان پس بهرهمند شويد پس زود باشد كه بدانيد
آيا فرستاديم بر آنها حجّتى پس او سخن ميگويد بآنچه هستند كه بآن شرك مىآورند
و چون بچشانيم مردم را رحمتى شاد ميشوند بآن و اگر برسد آنها را بدىء بسبب آنچه پيش فرستاد دستهاشان آنگاه آنها نوميد ميشوند
آيا نديدند كه خدا فراخ ميگرداند روزى را براى هر كه بخواهد و تنگ ميگرداند همانا در اين هر آينه نشانهها است براى گروهى كه ايمان مىآورند.
تفسير
خداوند متعال در اين آيات شريفه اشاره فرموده بآنكه دين فطرى كه خلقت اصليّه الهيّه مىباشد و در آيات سابقه اشاره بآن شد توحيد است كه مردم بارتكاز اوّلى معتقد بوجود خداى عالم قادر يگانه ميباشند لذا وقتى كه برسد
جلد 4 صفحه 257
بآنها ضرر و بلا و فقر و شدّت و محنتى كه نتوانند آنرا از خود دفع نمايند منقطع از خلق شده و رجوع بحقّ مينمايند بتوبه و انابه و چون از طرف خداوند رحمت و وسعت بآنها افاضه گشت و چشانيد او حلاوت نعمت و فراغت و عافيت خود را بآنها ناگهان دستهاى از آنها براى پروردگارشان شريك قرار ميدهند و نتيجه اين شرك كفران نعمت حقّ است پس خداوند براى تهديد آنها فرموده بهرهبردارى كنيد از نعمت خدا پس زود باشد كه بسزاى كفر و كفران خود برسيد و بدانيد كه ناسپاسى و حق ناشناسى چه خسران و وبالى دارد آيا خداوند براى آنها حجّت و دليلى فرستاده يا پيغمبرى كه ناطق و گويا باشد بشرك و حقّ بودن دين آنها نه چنين است بلكه اهل شرك بهواى نفس خودشان و وسوسه شيطان مشرك شدند و يكى از امارات جهل و نادانى آنها آنستكه وقتى از طرف خداوند رحمت و نعمتى بآنها و اصل شود خرسند و شاد شوند بآن غافل از آنكه ممكن است خداوند آن نعمت و عافيت را از آنها سلب فرمايد و اگر براى اعمال بدشان مبتلا ببلا و محنت و شدّتى شوند ناگهان مأيوس از رحمت و فضل الهى گردند در دفع آن غافل از آنكه ممكن است خداوند آن محنت را بر طرف فرمايد پس در هيچ حال متوجّه بحقّ نباشند و زمام امور را از خير و شرّ بدست او ندانند با آنكه در هر حال بايد متوجّه بحقّ بود در وقت نعمت براى اداء شكر آن و درگاه محنت براى توسّل در دفع آن آيا اين قوم جهول ندانستند و نديدند كه خداوند وسعت رزق ميدهد بهر كس بخواهد و تنگ ميكند روزى هر كس را كه بخواهد و تمام امور باختيار او است و بايد هر خيرى را از او دانست و از هر شرّى باو پناه برد لذا اهل ايمان تمام امور را از جانب خدا ميدانند و بر نعمت شاكر و در نقمت صابرند و باين احوال استدلال مينمايند بر قدرت و حكمت و رحمت و غضب خداوند و در هر حال از او خير و صلاح خود را خواهانند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لِيَكفُرُوا بِما آتَيناهُم فَتَمَتَّعُوا فَسَوفَ تَعلَمُونَ (34)
سبب اينكه متنبه نميشوند و همان طريقه باطله خود را ميگيرند براي اينست که كافر ميشوند بآنچه ما بآنها عنايت كرديم پس متمتع ميشوند بآن هواهاي نفساني خويش، زود باشد که بدانند عاقبت كار آنها بكجا انجام ميگيرد.
لِيَكفُرُوا بِما آتَيناهُم اگر مريض سخت بوده رفع مرضش را بطبيب و دكتر و دارو ميداند، اگر در حبس و زندان و شكنجه بوده نجاتش را بتوسط فلان، و اقدام فلان، ميپندارد، اگر فقير و بي بضاعت بوده رفع آن را مستند بكسب خود و همراهي ديگران و بالجمله باسباب ظاهريه
جلد 14 - صفحه 387
استناد ميدهد يا به بخت و پيشاني خود ميدهد و كافر ميشود بآنچه خداوند باو تفضل فرموده و غافل از اينكه اسباب هم مقهور تحت قدرت قادر متعال است «اي سبب از تو، مسبب هم زتو».
خواجه پندارد که روزي ده دهد
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 34)- در این آیه به عنوان تهدید به این افراد کم ظرفیت مشرک که به هنگام نیل به نعمتها خدا را به دست فراموشی میسپارند میگوید: بگذار «نعمتهایی را که ما به آنها دادهایم کفران کنند» و هر کار از دستشان ساخته است انجام دهند (لِیَکْفُرُوا بِما آتَیْناهُمْ).
«پس (تا میتوانید از این نعمتهای زود گذر دنیا) بهره گیرید» (فَتَمَتَّعُوا).
ج3، ص537
«اما به زودی (نتیجه شوم اعمال خویش را) خواهید دانست» (فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم